نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، ایران
2 دانشگاه آزاد رودهن
چکیده
تلاش کارگران در چند دههی اخیر برای تشکلیابی به موضوعی چندان جدی برای پژوهش اجتماعیِ آکادمیک تبدیل نشده است. همین موضوع سبب شده است درست در برابرِ چشمان ناهوشیارِ مطالعات اجتماعی و فرهنگی، زندگی و تلاش بخشی مهم از عاملان اجتماعی نادیده گرفته شود و اساساً صدایی نیابد. مسئلهی این پژوهش طوری طراحی شده است که علیه رویهی جاری باشد. در این پژوهش میخواهیم علاوه بر صدابخشیدن به گروهی از کارگران، پیچیدگی تعارضات گفتمانی و عملیِ کارگران سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را در یک رویداد خاص (اعتصاب سال ۱۳۸۳) نشان دهیم.
در این مقاله به رویکرد نظری/روششناختی گفتمانی با رویکردی انتقادی تکیه کردهایم و به بررسی متنهای نوشتاری و شنیداریِ تولیدشده از ۱۳۸۳ به بعد در فضای گفتمانی این سندیکا پرداختهایم. این متون مشتملاند بر اسناد بهجامانده از فعالیتهای کارگران در مقطع مورد بررسی و همچنین مصاحبهی عمیق با فعالان کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی. مسئلهی این پژوهش چگونگیِ برساخت و مفصلبندیِ گفتمانها در نظم گفتمانی حاکم بر این سندیکا و واکاوی کشاکشهای گفتمانی و پیامدهای آن برای فعالیتهای کارگران در جهت تشکلیابی است.
اما مهمتر میخواستهایم که گفتمانی مهم اما مغفول را برجسته کنیم که از آن میتوان به عنوان قدرت کارگران یعنی توانایی جمعی آنها یاد کرد که برآمده از ساختار زیست هرروزه و روابط کار آنها است.
کلیدواژهها