نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
زندگی در ساحت مدرنیته به همراه توانایی بازاندیشی، پرسشآفرینی و تردید در امور قطعی موقعیتها و پیامدهای ویژهای را پیش روی سوژهی مدرن قرار داده است. مواجه شدن این سوژه با «مسئلهی معنا» نمونهای از چنین موقعیتهایی است. در این مقاله کوشیدیم، رمان«روی ماه خداوند راببوس» اثر «مصطفی مستور» را با تأکید بر«مسئلهی معنا» تحلیل کنیم. این مٌهم از خلال روش تحلیل روایت انجام شده است. بدین منظور پس از معرفی شخصیتهای رمان و نسبت آنها با مسئلهی معنا، سنخبندیای از این شخصیتها ارائه شود و سپس روند رخدادهای رمان بر اساس مدل «تودورف» مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان داد که «روی ماه خدا را ببوس» روایتگر گزارههای ناظر بر معنای سه نوع سوژهی، سرگردان، مطمئن و بیتفاوت است. سوژههای مطمئن در روند رخدادهای رمان، سوژههای سرگردان را به چالش میکشند و شک و عقاید غیر قطعیتبخش این تیپ از شخصیتها را با تردید و سوال و پاسخهای کوبنده روبرو میسازند. روند رخدادهای رمان که با حمایت مؤلف تلویحی و زاویه دید انتخابی مؤلف به پیش میرود آنگونه است که دستآخر سوژههای سرگردان با کمک سوژههای مطمئن، بر مسئلهی معنا، سردرگمی و شک فائق آمده و گویی دوباره به باورهای یقینآور پیشینی خود بازمیگردند و رستگار میشوند. ما در این مقاله، استدلال کردیم که چگونه سه شخصیت یادشده موقعیتهای سوژگی افراد در زندگی روزمره ایران امروز را نمایندگی میکنند. به بیان ساده، وضعیت امروز سوژه ایرانی پر از تنشهای گوناگون برسر معناست. با این تفاوت که پایان داستان زندگی روزمره به گونهای رقم نمیخورد که در «روی ماه خدا را ببوس» رخ داده است.
کلیدواژهها