نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه گفتمان مقاومت در مقابل شبه مدرنیته نظام پهلوی میپردازد. الگوی نظارت بر تن زنانه، محور این مطالعه هم در بررسی ساختار گفتار حاکم و هم گفتمان مقاومت است. با استفاده از نظریه فوکو در مورد مناسبات قدرت و بدن و نیز نظریه گفتمانی لاکلا و موفه سعی شده تا مرزهای معنایی برساخته شده حول مدلول تن زنانه درون بستری از منازعات و رخدادهای اجتماعی- سیاسی دوران پیش از انقلاب، ترسیم شود. این تحلیل نشان داد که پهلوی دوم در انقلاب سفید با بهرهگیری از تن نمایشگر زنانه اراده به غربیسازی جامعه ایرانی را پیش برد. این گفتمان که در متن جامعه در حال تکوین و انتشار بود از سوی حاشیه سنّتی مورد هجوم قرار گرفت؛ مواجهه این دو گفتمان منجر به ظهور گفتمان سومی شد که با توجّه به قوّت استعاریاش از عوامل تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی شد. این گفتمان با طرد سنّت و تجدد به معنای رایج آن الگوی نویی را ترسیم کرد که توانست اغلب گروهها را ذیل چتر استعاری خود برای ایجاد جامعهی آرمانی هم صدا سازد.
کلیدواژهها