نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 مدیر گروه جامعه شناسی فرهنگی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی
2 کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از دانشگاه علم و فرهنگ
چکیده
هدف این مقاله دستیابی به فهمی عمیق از تجربه روایت شده زنان، از ساختار توزیع قدرت در خانواده است. روش تحقیق کیفی است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمه ساختار یافته و تکنیک تحلیل دادهها، تحلیل داستان زندگی است. طرح نمونهگیری در این مقاله هدفمند است و شیوهی نمونهگیری، اشباع نظری است. پرسش شوندگان شامل 25 نفر از زنان شاغل و 25 نفر از زنان غیرشاغل است. چهارچوب نظری تحقیق بر گرفته از نظریه منابع بلاد و ولف است که بر اساس پیشفرضهای آن، تقسیم قدرت در خانواده و پایگاه قدرت هر یک از همسران، متأثر از منابع در دسترس هر یک از آنها و انتظارات هنجاری ارزشی از زن و شوهر است؛ به بیان دیگر، هر چه منابعی که شخص در اختیار دارد بیشتر باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار است.
نتایج تحقیق نشان دهنده وجود سه الگوی تصمیمگیری: زن مسلط، مرد مسلط و الگوی توافقی در خانواده زنان شاغل و غیرشاغل است. نتایج تحقیق نشان میدهد، زنان شاغل علیرغم آنکه از منابع، دارایی و ثروت برخوردار بودهاند اما این داراییها در برتری تصمیمگیری آنها اثرگذار نبوده است. لذا زنان هر دو گروه عمدتاً در تصمیمگیریهای خرد و کم هزینه، برتری تصمیمگیری داشتهاند و کمتر در تصمیمگیریهای کلان و پرهزینه اثرگذار بودهاند. همچنین زنان هر دو گروه در مقابل اقتدارگرایی مردان، به خاطر «حفظ زندگیشان» منعطف بودهاند و از تصمیمات خود کوتاه آمدهاند.
کلیدواژهها