نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
شهرگرایی به کیفیت متمایز اجتماع انسانی یا شیوهی زندگی که ویژگی شهر است اشاره میکند. شهرگرایی برخلاف شهرنشینی فرایند رشد شهری نیست بلکه مرحلهی نهایی و نتیجهی شهرنشینی محسوب میشود. در این بررسی شهرگرایی و تأثیر آن بر ایستار و رفتار شهروندان شهر تهران با تأکید بر نظریه لوئیس ورث و نظریههای مکتب شیکاگو مورد مطالعه قرار گرفته است. ایستارهای فرهنگی اجتماعی با شاخصهایی چون خودبیگانگی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش پیوند عاطفی وافزایش فردگرایی مورد سنجش قرار گرفتهاند. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. حجم نمونه 390 نفر از افراد (اعم از مرد و زن) 60-20 سالهی ساکن در پنج منطقهی تهران تعیین شده است که نمونهها بصورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش بر حسب محاسبهی ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطهی معنادار بین شهرگرایی و عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی است. ولی بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی و کاهش پیوند عاطفی رابطه معنیدار نبود.
کلیدواژهها