نویسندگان
1 دانشجو دکتری دانشگاه تهران
2 کارشنا ارشد دانشگاه تهران
3 کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
فال همواره در زندگی بشر وجود داشته و به عنوان معرفتی حاشیهای، در گوشه و کنار جامعه به زندگی خود ادامه داده است. در سالهای اخیر، گسترش و تنوع موضوع فال، ورود آدمهای تحصیلکرده و با موقعیت اجتماعی بالا به فالگیری و استفاده از گفتمان رسمی- علمی، برای طرد فال سبب شده است که پرداختن به این موضوع اهمیت یابد.
مقاله حاضر میکوشد، با استفاده از نظریه نظم گفتار فوکو و تحلیل گفتمان، ابتدا به سازوکارهایی که گفتمان رسمی- علمی برای طرد و غیرحقیقی جلوه دادن فال استفاده میکند، بپردازد و سپس با بهرهمندی از گفتار کنشگران فالگیری، معرفتی که فال ارائه میدهد و همچنین دنبالهروندگان آن را با گفتمان علمی فال مقایسه کند.از جمله سازوکارهای فوکویی که گفتمان علمی-رسمی فال، در جهت طرد گفتمان غیررسمی بکار میبندد، کنارگذاری و تفسیر است. برحسب این دو سازوکار، فال، غیرحقیقی، غیرواقعی و شیادی است و کنشگران آن سادهاندیش و فاقد بینش علمی پنداشته میشوند. درحالیکه، کنشگران گفتمان غیررسمی که اغلب تحصیلکرده هستند به فایدهمندی فال در زندگی روزمرهشان اشاره میکنند.