نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
عضو گروه تبلیغ و ارتباطات جامعه المصطفی
چکیده
فریب، یکی از مضامین اخلاقی و اجتماعی مهم است که در جامعه ما به مساله تبدیل شده است. از آنجا که رسانه در ساخت اجتماعی معنا موثر است، این مقاله سعی دارد با واکاوی آثار یکی از نخبگان سینمای ایران که در آثارش بر مساله فریب تمرکز کرده، به این مساله بپردازد که رسانه چه بازنمایی از فریب در جامعه دارد؟ از منظر بارت، رسانه، اسطورهساز است و مسائل ایدئولوژیک را بهمثابه اموری طبیعی بر جامعه تحمیل میکند. رویکرد برساختی در نظریه بازنماییِ استوارتهال نیز قائل است، رسانه بازتاب واقعیت نیست و امر اجتماعی را بر مبنای ایدئولوژی شخصی برمیسازد. این مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کمیو کیفی، درصدد است تا ببیند فرهادی در آثارش چه اسطورههایی از فریب و دروغ در جامعه ایرانی میسازد. تحلیل محتوای کمی نشان داد، فرهادی از بین 6مولفهفریب، بیش از همه بر «دروغگویی» و «پنهانکاری» در فیلمهایش تمرکز دارد. تحلیل محتوای کیفی نشان داد «شرایط فرهنگی- اجتماعی در ایران»، «مذهب و شریعتمداری»، و «نوع حکومتمداری»، از مولفههایی است که در آثار وی تکرار شدهاند و بهعنوان عوامل فریب، بازنمایی شدهاند.
کلیدواژهها