نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
هدف این مقاله ارزیابی انتقادی دیدگاههای رخدادی قدرت بر اساس تحلیل آثار سینمایی است. گفتمانِ انتقادی در تحلیل سینما از یک سو، سینما را در استقلال خود به مثابه هنر واجد ارزش، اعتبار، اندیشیدن و فلسفیدن قلمداد میکند؛ از سوی دیگر، آن را نقطۀ تلاقی سیاست، اقتصاد و فرهنگ لحاظ کرده و در آن میاندیشد. بررسی آثارسینمایی مسعود کیمیایی بهانهای است در جهت فهم مناسبات اجتماعی و سیاسی به طور اعم و مناسبات قدرت به طور اخص. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل انتقادی شش فیلم، از فیلمهای پیش از انقلاب مسعود کیمیایی را مورد بررسی قرار میدهیم. به نظر میرسد الگوهای بازنمایی شده در 6 فیلم قیصر، رضا موتوری، داش آکل، خاک، گوزنها و سفرسنگ منتج به شکلگیری سوژههایی در آن فیلمها شده است که به شکلی انضمامی در گفتمانهای اجتماعی موجود در جامعه نیز قابلیت پیگیری دارد. در این سینما، سیر تحول تدریجی 3 گفتمانِ معترض، تراژیک و حماسی ـ انقلابی در ارتباط متقابل با آن فضای اجتماعی، سوژهی مقاومتیایی را شکل میدهد که در نهایت به انقلاب منتهی میشود. در هر یک از گفتمانها به ترتیب مقاومتهای (اصطکاکی و قصدمندانه، و یا هردو) از جانب قهرمانان فیلمها صورت میگیرد که هر کدام در عرصه زندگی روزمره یا سیاست حاکمیت، و یا هر دو تجلی پیدا میکند. گفتمان معترض شامل هر دو نوع مقاومت در هر دو عرصه است؛ در گفتمان تراژیک بیشتر شاهد مقاومت اصطکاکی در سطح زندگی روزمره هستیم و در گفتمان حماسی ـ انقلابی بیشتر شاهد مقاومت قصدمندانه در سطح سیاست حاکمیت خواهیم بود. سوژۀ ایرانی بازنمایی شده در سینمای مسعود کیمیایی، از قدرت سازنده گفتمان موجود (به تعبیر فوکو) (و نه قدرتِ نابودکننده) برای تبدیل شدن به سوژۀ انقلابی بهره میگیرد. در این مقاله ضمن ارائۀ تعریفی بدیل از رابطه قدرت و مقاومت، به تحلیل گفتمانهای یاد شده در آثارسینمایی مسعود کیمیایی در پیش از انقلاب نیز پرداخته شده است.
کلیدواژهها